سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
 
جمعه 93 دی 19 , ساعت 1:16 صبح

http://cdn.asriran.com/files/fa/news/1393/3/5/355549_478.jpg

 

آمدی این همه خورشیــــــــد درخشــان دادی

مرده بود آدم و عالم ، به زمیــــــــن جان دادی

کشتـــزاران جهان ، خشک و سترون شده بود

لطف کردی و به مـــــا ، لالــه و ریحـــان دادی

همه جــا شعبــــده ی ساحــــر فرعونی بــود

چشم وا کردی و آن تحفـــــه ی کنعـــان دادی

کعبـــه در سیـطره ی نعــره ی شیطان گم بود

مهربانا ! تــــــــو به او مهــــــر سلیمــان دادی

دل خاکستـــری ام را سحری روشــــــــن کن

ای که با صاعقه ای آتــش پنهــــــــــان دادی !

                       



لیست کل یادداشت های این وبلاگ